خاطرات متهم ردیف اول...

سال بالایی

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۳۹ ب.ظ

یکی از بچه های سال بالایی فارغ التحصیل شده فوت کردن... با اینکه تا حالا ندیدمش ولی خیلی ناراحت شدم. و خدا رو شکر می کنم که ندیدمش چون می دونم اگر میدیدمش خیلی بیشتر ناراحت می شدم.

استادا هم ناراحت شدن :(  مادرم هم همچنین... احساس کردم مامانم خودش جای مادر او بنده خدا گذاشت... حس می کنم هنوز امادگی از دست دادن نداره :(

نظرات  (۱)

آخی خدا رحمتش کنه

خوب بود تو ندیدیش :(

منم روحیه مادرت رو دارم کسی رو هم ندیده باشم اشک تو چشام جمع میشه
تا چند روز هم درگیرم

ایطور موقع هایی ادم میگه دنیا چه بی وفاس !
پاسخ:
منم خیلی ناراحت شدم هنوزم ناراحتم...
اره واقعا منم تا چند وقت درگیرشم:((((