خاطرات متهم ردیف اول...

۱۲
دی

دارم ویس کلاسا رو گوش میدم و دقیقا هر جاییش که حرف خنده داری زده شده همراه با صدای بچه ها می خندم...


پ.ن1: انگار نه انگار که قبلا سر کلاس بودم  وبه این تیکه ها و حرف های استاد خندیدم.

پ.ن2: چقدر من تو خندوندن کلاس نقش داشتمو خبر نداشتم:|

خووب در کلاس گیر داشت باز نمی شد دیکه به من چه؟! :دی به قول آقای دکتر مردی تا در باز کنی گفتم  در از پاشنه کنده شد:)))